گم شدن شیدایی می خواست پیدا!!

  • ۰
  • ۰

Restart

می شود Restart ام کنی؟؟

بروم به روز اول اولم... همان روزی که داشتی به خاکم می نگریستی! که آیا او را هم انسان کنم یا خیر؟!

همان روزی که من همچون اسپند روی آتش بالا و پایین می شدم تا شاید مرا ببینی و انتخاب کنی... یادت هست؟؟ برخلاف بسیاری از خاک ها، چند بار نگاهت را به من دوختی و من چقدرررررررررررررررررر به این نگاه های رازآلودت به خود احساس غرور پیدا می کردم.. هرچند اعتراف می کنم معنای نگاهت را نمی فهمیدم! که آیا از روی تردید است یا محبت!! اما نگاه تو...

راستی خداجان! چقدر خوب است که با آن که می دانم تو تا کنون نگاه کسی را نیازمند نبوده ای اما حرفم را درک می کنی... درک می کنی که من چقدر گدای نگاه تو شده ام!! حتی محتاج تر از آن خاک مجهول الحالت!!


حالا آن خاک... از خاک پست تر شده است...  می شود..می شود..می شود..می شود..می شود..می شود  Restart ام کنی؟؟

  • ۹۴/۰۳/۲۷
  • پی دا پیدایی

پیدا دلش گم شدن می خواهد

نظرات (۱)

عالی!همین میشه گفت!
به وبلاگ منم سر بزن!خوشحال میشم!
acjhm.blog.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی